رضا ( تحصیلات : دبیرستان ، 23 ساله )

چرا اکثر وقت ها ما از نماز خواندن سرد می شویم لطفا مرا راهنمایی فرمائید.


مشاور (hasan najafi)

دوست عزیز، با توجه به اوصافی که خودتان ذکرکرده اید، ظاهراً مشکل حادی با نماز و حال عبادت ندارید. آیا فکر می کنید کسانی که نمازشان ترک نمی شود، در همه نمازها و عبادات حال کامل دارند. در بعضی از عبادات قدری حال دارند در بعضی از عبادات هم حال چندانی ندارند. البته خوشا به حال کسی که در تک تک نمازها وعباداتش با اشتیاق تمام به سوی خدا برود اما واضح است که اکثر ما انسان ها کامل نیستیم و مشغله و کارهای مختلف ذهن ما را مشغول می کند بنابراین برای افراد ناقصی مثل ما طبیعی است که همه عبادات را با اشتیاق انجام ندهیم. با این توضیح می خواهیم بیان کنیم که احتمالا یکی از ایرادات کار شما این است که انتظار بیش از حد از خود دارید. به عبارت دیگر شاید این گونه فکر می کنید که باید شوق و ذوق خاصی در شما ایجاد شود تا برای نماز برخیزید. آیا قبلاً که به مدرسه می رفتید هر روز به میل و رغبت کامل می رفتید؟ آیا هر روز و شب که مقررات عرفی و اجتماعی را رعایت می کنید در هر مورد و همیشه با اشتیاق و بدون کسالت و خستگی انجام می دهید؟ آیا هر شب با علاقه کامل دندانتان را مسواک می زنید؟ واقعیت این است که بسیاری از کارها را مرتب باید انجام داد ولو اینکه در بعضی از موارد آن کارها یا بیشتر آنها حال و علاقه کامل وجود نداشته باشد. ما تا به طور کامل تربیت شویم و در همه موارد حال عبادت پیدا کنیم، باید تک تک موارد نماز را ولو با قدری اجبار انجام دهیم و در این بین با مطالعه و معاشرت با انسان های سالم روز به روز حال عبادت را پیدا کنیم. یکی از حیله های شیطان این است که توقع فرد را از خوش بالا می برد و به او القا می کند تا حال کامل پیدا نکرده ای نماز نخوان به این ترتیب او را رفته رفته از نماز جدا می کند. با این توضیحات به دستور العمل زیر توجه و عمل کنید: 1. تنها واجبات نماز را عمل کنید و فعلا به مستحبات عمل نکنید. تنها حمد، سوره، رکوع و دو سجده و واجبات را بجا آورید. 2. به این توجه کنید که با توجه به نکته فوق هر رکعت بیش از یک دقیقه وقت نگیرد. 3. حال وقتی اذان را می گویند با خود این جملات را تکرار کنید 5 الی 10 دقیقه وقتم را صرف امر خدا می کنم ولو این که حالش را نداشته باشم. با خود بگویید: 5 تا 10 دقیقه که وقتی نیست. 4. حتما سعی کنید موقع نماز خود را در جمع دوستان نماز خوان قرار دهید. تا مدتی ظهر و شب ها و حتی صبح ها موقع نماز حتما همراه با دوستان نماز خوان باشید تا به هوای آنها به مسجد بروید. 5. به پدر و مادر و نزدیکان و دوستان صمیمی خود بسپارید که موقع نماز به سراغ شما بیایند و شما را تشویق به نماز کنند. 6. مسجد محل یا مسجد دیگری که از لحاظ حال و هوا و افراد نماز گذار می پسندید مدنظر قرار دهید و سعی کنید اهل مسجد شوید. 7. از افرادی که در نماز اهمال می کنند و شما می دانید که آنها اهمال می کنند به شدت دوری کنید، سراغ آن ها نروید و اگر سراغتان آمدند از آن ها بگریزید. 8. سعی کنید قرارها و وعده هایتان را در مسجد قرار دهید. 9. با گروه ها و تشکل هایی که در مسجد فعالیت می کنند یا فعالیت های مذهبی دارند دوست شوید و خود را عضو این گروه ها قرار دهید. 10. برای مدتی قرآن را فقط روخوانی کنید پس از عادت کردن به این روش به معانی آن توجه کنید. 11. با دوستان مذهبی خود قرار بگذارید که تفسیر آیات را مطالعه کنید این روش تمایل شما را برای مطالعه معانی و قرائت قرآن زیاد می کند. خواهر عزیزم فلسفه ی خواندن نماز آن طور که از آیات قرآن درک می شود، یاد خداوند است (وَ اقم الصلوهَ لذکری) یعنی (نماز را به خاطر یاد من بپادار) این نتیجه ی اصلی و نهائی خواندن نماز است که اگر به طور واقعی و با آداب و شرایط و مقدمات و واجبات آن خوانده شود، یاد خدا در اعماق وجود انسان مستقر می گردد و خدا در تمام افکار و اندیشه ها و اعمال و رفتار انسان حاکم می گردد، آن گاه کسی که خدا بر دلش و اعمالش حکومت می کند، گرد فحشاء و منکرات و مطلق کارهای ناشایسته نمی گردد، ظلم به نفس،‌ظلم به مردم و ظلم به خدا نمی کند چرا که خداوند در قرآن می فرماید: (اَقم الصلوهَ اِنّ الصلوه تنهی عَن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر) (نماز را به پا دار که همانا نماز انسان را از فحشاء و منکر باز می دارد ولی یاد خدا از این هم بزرگتر است) که در آیه به خوبی گفته است (و لذکرالله اکبر) یعنی اگر چه یکی از آثار مهم نماز باز داشتن انسان از فحشاء و منکرات است ولی یاد خدا نتیجه ی بزرگتر و اثر مهم تر آن است که البته نماز علت تامّه جلوگیری از زشتی ها نیست بلکه شرط اقتضائیه است، یعنی به شرط این که دل انسان سالم باشد، محیط او هم سالم باشد نماز اثر خود را می کند و زشتی ها را از بین می برد. بعضی می گویند مگر خدا به نماز ما احتیاج دارد که 5 نوبت در شبانه روز باید آن را برگزار کرد؟ در جواب باید گفت خیر،‌ این ما هستیم که به نماز احتیاج داریم تا خود را پاک کرده و زشتی ها را از وجود خود دور کنیم تا به قرب الهی و رشد و تکامل انسانی برسیم. اگر کسی پنجره ی اطاق خود را به روی آفتاب ببندد تا نور و حرارت در اطاق نتابد، به خورشید ضرری نمی رسد بلکه کسی که ضرر می کند خود شخص است، پس ما به نماز نیاز داریم نه خدا. پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواندن نماز در 5 نوبت در شبانه روز را به رفتن انسان در چشمه ی آب گرم تشبیه کرده اند و کسی که 5 نوبت خود را در چشمه ی آب گرم بشوید، چرکی در بدنش باقی نخواهد ماند. نماز هم اثر روحی و معنوی دارد و آلودگی های روحی را در انسان می شوید. البته همان طور که خدای ما واحد است، قبله ی ما واحد است، رکعات و حرکات نماز برای همه مسلمانان هم واحد است، زبان خواندن نماز هم واحد است تا یک مسلمان در یک اجتماع توحیدی با همه مسلمانان در وقت معینی و قبله معینی و زبان معین نماز بخوانند تا حرکت همه توحید جمعی باشد و همان طور که قرآن به زبان عربی نازل شده، نماز هم به زبان عربی است که کامل ترین زبان دنیاست. اگر انسان در نماز ذکرهای عربی آن را بخواند و سعی کند معانی فارسی آن را یاد بگیرد با عشق و شور و با دل و جان خود نماز می خواند. پس ترک نماز، قصور در مهم‏ترین دستور الهی و انجام ندادن بزرگ‏ترین وظیفه و برنامه زندگی است. ترک نماز، ناشکری، ناسپاسی و کفران نعمت‏های الهی و برداشتن عمود و ستون دین است؛ زیرا نماز پایه دین است. ترک نماز و عبادت، باعث می‏شود که آفرینش و زندگی انسان، بیهوده و لغو باشد؛ در حالی که انسان‏ها برای عبادت آفریده شده‏اند. ترک نماز و نیایش، موجب ترک لذت بخش‏ترین حالات انسان است. جوامع، ملت‏ها، اقوام، نژادها - از اول تاریخ تا حال - با نیایش، عبادت و مناجات پویا و زنده مانده‏اند (هر چند در روش و کردار و گفتار دچار انحراف هم شده‏اند).در هیچ زمانی، انسان بی نیاز از عبادت و پرستش خداوند نبوده و نخواهد بود؛ اما این عبادت باید با برنامه و روش خاصی صورت گیرد وگرنه هیچ بهره و نتیجه‏ای، نصیب شخص نیایشگر نخواهد شد. خداوند می‏فرماید: (البته نماز بر مؤمنان به طور حتم فرض و واجب شده است). (عنکبوت، آیه 44) وجوب نماز یکی از ضروریات دین مقدس اسلام و فریضه‏ای بزرگ و وظیفه‏ای سنگین در این آیین پاک است. خواندن نماز، شرط قبولی سایر اعمال و عبادت‏ها است: (نماز پایه دین است، اگر مورد قبول واقع شد، سایر عبادت‏ها هم قبول می‏شود، ولی اگر پذیرفته نشد، سایر اعمال نیز پذیرفته نخواهد شد). (بحار الانوار، ج 10، ص 394) ترک نماز و یا سبک شمردن آن، آثار و نتایج شوم فراوانی دارد؛ حضرت رسول در این باره می‏فرماید: (هر کس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا می‏شود شش بلإ؛ در دنیا و سه بلا در هنگام مرگ و سه بلا در قبر و سه بلا و عقوبت هنگامی که از قبر بیرون می‏آید: اما آنچه در دنیا به آن دچار می‏شود: اول، خداوند برکت را از عمر او برمی دارد؛ دوم، خداوند برکت را از روزی‏اش بر می‏دارد؛ سوم، چهره خوبان از او گرفته می‏شود؛ چهارم، کار نیک وی دیگر پاداش نخواهد داشت؛ پنجم، دعایش به اجابت نمی‏رسد؛ ششم، از دعای خوبان بهره‏ای نخواهد داشت. اما آنچه در هنگام مرگ به آن دچار می‏شود: اول، آن که با ذلت و خواری می‏میرد؛ دوم، گرسنه از دنیا می‏رود؛ سوم، تشنه می‏میرد ... اما آنچه در قبر گریبانش را می‏گیرد: اول، آن که خداوند ملکی را در قبر وی می‏گمارد، تا او را شکنجه کند؛ دوم، قبر وی تنگ خواهد گرفت. سوم، درون قبر وی تاریک خواهد بود. اما آنچه در قیامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار می‏شود: اول، آن که خداوند فرشته‏ای بر او می‏گمارد تا وی را با صورت بر زمین بکشد، در حالی که مردم نظاره می‏کنند؛ دوم، با وی محاسبه سختی خواهد داشت؛ سوم، هرگز خداوند به وی نظر رحمت نمی‏افکند و تطهیرش نمی‏کند و عذاب دردناک و سختی در انتظار او است. (مستدرک الوسائل، ج 1، ص 171 - 172) در روایت دیگری آمده است: عبید بن زرارة می‏گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: گناهان کبیره کدام اند؟ آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار علی‏بن ابی طاب (ع) هفت چیز است: کفر به خداوند، کشتن انسان، عاق پدر و مادر شدن، ربا گرفتن، خوردن مال یتیم به ناحق، فرار از جهاد و تعرب بعد از هجرت. عبید می‏گوید: از امام پرسیدم: یک درهم از مال یتیم خوردن، بزرگ‏تر است یا ترک نماز؟ حضرت فرمود: ترک نماز. عرض کردم: شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید. حضرت فرمود: اولین گناه کبیره چه بود؟ عرض کردم: کفر به خداوند. فرمود: شکی نیست که تارک نماز کافر است. (وسائل الشیعه، ج 11، ص 254) اما دلیل عقوبت فراوان برای ترک نماز چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید اهمیت نماز را در نظر گرفت، باید اول دانست که چرا این همه برای اقامه نماز سفارش شده؟ اگر اهمیت و جایگاه نماز در بین سایر عبادات معلوم شود آنگاه معلوم خواهد شد که چرا این قدرعقوبت برای ترک نماز قرار داده شده. آن هدفی که خداوند پیامبران را جهت آن مبعوث نموده که همانا سعادتمند شدن انسانها است در این دنیا و به تبع آن در آخرت این هدف حاصل نمی‏شود مگر این که آن دستوراتی که از طرف خداوند صادر شده عملی شود و نماز تنها عبادتی است که خلاصه و در بردارنده تمام دستورات است چرا که در نماز است که حقوق مردم رعایت می‏شود، چون نمازگزار نمی‏تواند با آب غصبی وضو بگیرد، در مکان غصبی یا لباس غصبی نماز بخواند، نمی‏تواند نماز بخواند در حالی که دیگران از او نگران باشند و حقوقی از آنها توسط نمازگزار ضایع شده باشد، در نماز است که انسان می‏تواند با خدا ارتباط برقرار کند و به نیازهای درونی خود دست یابد و در نماز است که ... لذا از نماز به عنوان ستون دین یاد شده و فرموده‏اند اگر نماز قبول شود سایر اعمال هم قبول خواهد شد و آن همه سفارش برای اقامه نماز مخصوصا به صورت جماعت و جمعه شده آیا نباید برای ترک چنین نمازی آن همه عقوبت قرار داده شود؟ پس باید با خود فکر کنید و ببینید چه طور می توانید نماز خواندن را به صورت عادت در بیاورید. به هر حال از اینکه نگران وضعیت دینی خود هستید بسیار خرسندیم. تنها مشکل شما در عادت نشدن نماز به عنوان یک رفتار است که خود باید سخت در پی آن باشید که این مشکل را برطرف کنید. خودتان خوب می دانید که ارتباط با جنس مخالف شما را به چه منجلابی می کشاند پس هوشیار باشید و از نکبت دنیوی و عذاب اخروی اینگونه روابط بترسید و به درگاه الهی توبه نمائید. یکی از الطاف خاص خداوند نسبت به بندگانی که دچار غفلت و لغزش می شوند و دامن آن ها به معصیت خداوند متعال آلوده می گردد، این است که به آنان فرصت داده تا گذشته خود را جبران نموده و به مسیر صحیح باز گردند. لذا باب توبه را به روی همه گشوده است. حتی شخصیتی مثل حر که شاید بتوان گفت یکی از عوامل اصلی در پدید آمدن واقعه کربلا بود، وقتی توبه نمود خداوند توبه او را پذیرفت. علاوه بر آن در شرایط کنونی که غفلت بر بسیاری از قلوب حاکم گشته، اگر کسی به فکر توبه و بازگشت بیفتد این نیز لطف دیگری است از جانب خداوند متعال، لذا باید این گونه فرصت ها و این الطاف خاص خداوند را غنیمت شمرده و لحظه ای در توبه نمودن درنگ نکرد. حقیقت توبه، پشیمانی قلبی است، پشیمانی که خود را در عمل نشان می دهد که مهمترین نمود آن انجام واجبات و تدارک و قضای آن چه عمل نشده و ترک کارهای حرام است پس فرد باید از انجام عمل گذشته پشیمان شود و تصمیم جدی و قطعی داشته باشد که آن را ترک نماید و دیگر میلی به انجام آن نداشته باشد که با همین مقدار توبه تحقق پیدا می کند. البته باید توجه داشت اگر گناه مربوط به حق الناس است مثلاً غیبت کسی را کرده باید از او رضایت بطلبد و اگر می داند که باز گو کردن این مسئله تازه به جار و جنجال می کشد باید برای او کار خیری انجام دهد و از خداوند بخواهد که قلب او را نسبت به این مسئله راضی نماید. و اگر گناه شخص مربوط به حق الله باشد مثلاً نماز قضا دارد یا روزه نگرفته است باید آن ها را به جا آورد. پس همین که شخص از عمل گذشته پشیمان شده و سعی در جبران آن نماید کفایت می کند و احتیاج به زبان آوردن کلمه ای نیست. البته خوب است بدانید که حضرت علی (ع) می فرمایند توبه به چهار رکن استوار است: 1. پشیمانی قلبی 2. استغفار با زبان 3. عمل با اعضا و جوارح (که عملاً از گناه دست بکشد و آن را هرگز انجام ندهد) 4. عزم بر باز نگشتن به گناه (یعنی قلباً هم بر این عزم مصمم باشد که به سمت گناه باز نگردد و اگر کسی با این شرط توبه نموده و به درگاه خدا روی آورده و در ضمن توبه کردن ارتباطش را با خدا بیشتر کند خداوند توبه او را خواهد پذیرفت و حتی در روایت داریم که گناهانش تبدیل به ثواب می شود. در ضمن اگر کسی توبه نمود و خدای ناکرده در اثر غفلت و بدون تمایل قلبی و قصد سرکشی دو مرتبه مرتکب گناه شد در این جا نیز توصیه شده که سریعاً شخص باید توبه کند و دو مرتبه به درگاه الهی روی آورد و طلب بخشش نماید و بداند که خدا او را خواهد بخشید چرا که خداوند می گوید من تواب هستم. تواب یعنی کسی که خیلی توبه پذیر است یعنی اگر کسی صد مرتبه هم توبه کرده و باز از روی غفلت و بدن قصد سرکشی و بی ادبی به خدا گناه نموده و توبه کرد، باز خدا توبه او را می پذیرد (این درگه ما در گه نومیدی نیست/صد بار اگر توبه شکستی باز آی) البته به شرط این که شخص با قصد قبلی و این که چون خدا تواب است گناه برای او کوچک جلوه نکند. در پایان برای این که در مسیری که انتخاب می کنید سریع تر گام بردارید رعایت موارد زیر بسیار موثر است: 1. انجام واجبات الهی به بهترین وجه ممکن و پرهیز از گناهان 2. توسل به ائمه اطهار و طلب یاری و کمک از ایشان به خصوص زیارت امام رضا (ع) 3. تفکر پیرامون قیامت و آخرت 4. شرکت در جلسات مذهبی 5. تلاوت قرآن و تفکر نمودن پیرامون مضامین و معانی آن 6. خواندن نماز اول وقت و به جماعت 7. معاشرت و رفت و آمد با افرادی که مذهبی هستند. همانطور که اشاره شد حقیقت توبه و استغفار، پشیمانی از گناه گذشته و عزم و تصمیم بر عدم ارتکاب آن در آینده است و اگر این حالت برای کسی پیش آمد، این نشانه ی توبه ی واقعی است و پذیرفته شدن توبه واقعی حتمی می باشد. پس ما باید سعی کنیم توبه مان استغفار حقیقی باشد. از چند طریق انسان می تواند تا حدودی دریابد که توبه او مورد پذیرش واقع گردیده است یا نه: الف) احساس بهجت و آرامش خاصی که پس از دعا و توبه به انسان دست می دهد یا به تعبیر دیگر احساس سبکی از گناهان و آلودگی ها. ب) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدی پشیمان شده و با تضرع و التجاء بیشتری خدا را بخواند توبه او مقبول تر است. بنابراین میزان انقلاب روحی انسان در حال استغفار نیز می تواند به عنوان یک علامت به کار آید. ج) میزان اعتماد به وعده های نیکوی الهی قابلیت و عنایات الهی را افزون می سازد. بنابراین هر اندازه خداباوری و توکل و اعتماد به وعده های او را در خود افزون یافتیم می توانیم بیشتر امید یابیم که ما را پذیرفته است. د) هر قدر آثار واقعی توبه در اعمال و کنش های ما بیشتر هویدا گردد یعنی رغبت کمتری به گناه و اراده و عزم راسخ تری در اطاعت پروردگار یابیم، نشان می دهد که توبه ما توبه واقعی تر بود و به همین نسبت مقبول تر واقع گردیده است. بزرگان فرموده اند: اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغییری در حالات خود یافتید به همان نسبت وارد ضیافت الهی شده اید ولی اگر دگرگونی در شما پدید نیامد از آن بی بهره مانده اید. البته این مطلب هم قابل توجه است که اگر کسی واقعاً قصد ترک گناه نداشته باشد و توبه تنها لقلقه ی زبان او باشد خوب مسلماً پذیرفته نخواهد بود، در حدیث است از امام هشتم (سلام ا... علیه) که چنین کسی پروردگار خود را به تمسخر گرفته است. امیدواریم که توبه شما حقیقی بوده و رحمت بی کران خداوندی نصیبتان گردد برای آگاهی بیشتر به منابع زیر مراجعه کنید: 1. توبه تولدی دیگر از محمد سبحانی نیا، 2. توبه از رمضان فؤادیان، 3. توبه، زیباترین پوزش از محمد حسین حیدری، 4. توبه از شهید دستغیب. ماه رمضان فرصت خوبی برای جبران گذشته است. پس از توبه ی واقعی و تصمیم قطعی برای ترک این گناهان، واجبات دینی خود را انجام دهید و رابطه ی معنوی خود را با خدا تقویت کنید. نباید در عبادت و بندگی دچار افراط شوید. معمولاً انسان ها دچار یک سو نگری و تک بعدی نگری می شوند و فکر می کنند عبادت تنها نماز، روزه یا دوره کردن مفاتیح است. و اصلاً به جنبه ی عاطفی عبادت توجهی ندارند. عبادت سه وجه دارد: در بعد بینشی عبادت باید بدانیم برای چه عبادت می کنیم، عبادت چیست و چه تأثیری در زندگی و وجود و هستی ما دارد که در این زمینه مطالعه بسیار مؤثر خواهد بود. برای تقویت این بعد از ابعاد عبادی خویش مطالعه کتب شهید مطهری و کتاب های علی صفائی حائری را به شما پیشنهاد می کنیم. البته در پایان پاسخ کتب پیشنهادی را ذکر خواهیم کرد. بعد دوم عبادت، بعد عاطفی آن است که باید توجه داشته باشیم هر عبادتی را با نشاط و شادابی انجام دهیم و اگر نشاط و انگیزه لازم برای انجام عبادت را نداریم به عبادت نپردازیم. البته واجبات را باید به طور کامل ادا کنیم حتی اگر نشاط آن را نداشته باشیم. ولی اگر قرار است عمل مستحبی نظیر نمازهای گوناگون و ادعیه و زیارات را بخوانیم باید به نشاط و شادابی خود نگاه کنیم. اگر عبادتی را بدون انگیزه و با خمودگی انجام دادیم اثر این عبادت به ضد خود تبدیل می شود. دقت کنید انجام عبادات (اعمال مستحبی) بدون نشاط بسیار خطرناک اند و نه تنها چشم و دل انسان را باز نمی کنند بلکه باعث کور شدن بصیرت و دانائی انسان می شود و فرد را از عبادت و معبود مشمئز می کند. افراط در عبادت اثر نامطلوبی بر روی اعمال فرد می گذارد. دل و روح و روان انسان ها گاهی نشاط و شادابی دارد و گاهی دچار گرفتگی می شود. پس واجبات را در حد آن رعایت کنید و بیش از آن را به روح و نشاط خود واگذار نمائید. اما بعد سوم عبادت، بعد رفتاری است. همان طور که قبلاً ذکر کردیم همه فکر می کنند عبادت فقط نماز، روزه و ... است در صورتیکه عبادت به این اعمال خلاصه نمی شود. همه ی کارهای ما و لذاتی که می بریم می تواند عبادت باشد. عبادت معنائی فراتر از نماز و روزه و ... دارد. خدمت و احسان به والدین و خلق خدا، خوش رفتاری با دیگران، رسیدگی به امور و گره گشائی برای خلق، همه جزء عبادات هستند. پس نباید تک بعدی نگر باشیم و دچار افراط و تفریط های خطرناک نشویم. خداوند لذت های این دنیا را برای چه کسی خلق کرده؟ خداوند ما را خلق کرده تا از همین لذت ها از راه مشروعش استفاده کنیم ولی سفارش کرده در آن غرق نشویم. ما باید برای بازیابی انگیزه ها و نشاط خود از این لذت ها بهره ببریم. اما باید دقت کنیم که در آن غرق نشویم. عبادات، شغل خوب، تحصیلات، همه و همه موقعیت هائی خدادای هستند که نباید این فرصت ها را از دست بدهیم. با توجه به مطالب ذکر شده حتماً روزانه ورزش کنید تا بدن شما سرزنده و شاداب باشد. رمان های خوب و زیبای دنیا را مطالعه کنید، قصه و شعر بخوانید. موسیقی که به شما نشاط می دهد را گوش کنید البته نه موسیقی که مخصوص مجالس لهو و لعب باشد. با دوستان خوب خود و زیر نظر خانواده به تفریح و مهمانی بروید. مسافرت های کوتاه مدت داشته باشید و در یک جمله اینکه خودتان اسباب نشاط و سرگرمی را برای خود فراهم کنید. احتمالا هنوز ازدواج نکرده اید پس اگر خواستگاری پیدا شد و مناسب شرایط و موقعیت خانوادگی شما بود و با ملاک ها و معیارهای شما هم خوانی داشت ازدواج کنید و بهانه گیری نکنید. ازدواج قدم بزرگی است برای معقول شدن حالات روحی شما، ازدواج به شما نشاط و سرزندگی می دهد پس هیچ وقت بیهوده خواستگاران خود را رد نکنید. از دین، عبادت، خودتان، خواسته ها و نیازهایتان شناخت بهتری کسب کنید و به خواسته های منطقی و شرعی خود پاسخ بدهید. خداوند عبادت شبانه روزی را از شما نمی خواهد. عبادت در گلستان شهدا و زیارت اهل قبور خلاصه نمی شود. خداوند از شما فقط و فقط بندگی می خواهد. در روایات از ائمه (علیهم السلام) ذکر شده از ما نیست کسی که دنیایش را فدای آخرت خویش کند و از ما نیست کسی که آخرت خویش را فدای دنیایش نماید. اگر از لذات حالا خود فاکتور بگیرید سایر جنبه های زندگی را نیز از دست می دهید. انسان مؤمن جامع است هر چند ممکن است کامل نباشد. مطالعه کتب زیر را به شما پیشنهاد می کنیم: 1. کتاب نامه های بلوغ از علی صفائی حائری 2. کتاب انسان و سرنوشت از استاد مطهری 3. کتاب انسان کامل 4. از حال بد به حال خوب ترجمه قراچه داغی 5. تفسیر نور از آقای قرائتی